جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1495
دفاع عن الكافي المجلد 1
نویسنده:
ثامر هاشم حبيب عميدي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در اين نوشتار، كتاب دفاعٌ عنِ الكافى، تأليف ثامر هاشم حبيب العميدى، از انتشارات مركز الغدير للدراسات الإسلامية قم (۱۴۱۵ ق) به صورت اجمالى معرفى گرديده است. نگارنده كتاب سعى كرده است تا تهاجم هاى گسترده به كتاب شريف الكافى در طول تاريخ را پاسخ گويد و شبهات و اشكالات وارده بر آن را نيز مطرح و رد نمايد. العميدى، ضمن بيان جايگاه ويژه كتاب الكافى به برجستگى هاى مهم اين كتاب و نگارنده آن يعنى شيخى كلينى رحمه الله پرداخته و به بررسى اصطلاحات و مفاهيم عقلى مهم اين كتاب، در باب امامت و خلافت مى پردازد. وى همچنين ادّعاهاى علماى اهل سنّت در مورد تناقض و ضعف سند روايات مربوط به مهدويت در كتاب الكافى را مطرح و پاسخ مى گويد. در فرازهايى ديگر از كتاب، العميدى، به مباحث مربوط به بداء، تقيه، قضا و قدر، تحريف قرآن و تهمت هاى وارده از اهل سنّت را در اين زمينه ها مطرح مى كند و دلايل جاهلانه آنان را پاسخ مى گويد. وى براى پاسخ به اين ادّعاها از منابع مهم شيعى و اهل سنّت، بهره گرفته است. كتاب ارزشمند الكافى، تأليف أبو جعفر محمّد بن يعقوب بن اسحاق الكلينى الرازى (م ۳۲۰ق )از مهم ترين منابع شيعه و متقن ترين آنها بعد از قرآن، از وجهه و اعتبار خاصى در ميان علما و دانشمندان و همچنين عامه شيعيان، برخوردار است. اين اعتبار و ارزش، مديون دقّت و تتبّع شيخ كلينى، در ميان منابع دست اوّل شيعه و گزينش آنها به بهترين شيوه، و گردآورى و تنظيم و سازماندهى آنها در اين مجموعه گران قدر است. از آن جا كه هر آنچه پر اهميت باشد و از محوريت بيشترى برخوردار باشد، بالطبع، از طعن و هجمه بيشترى نيز بهره مند خواهد شد و اين هجمه ها، آن گاه فزونى خواهند يافت كه كتاب، محور و معرّف مذهب و عقايد مذهبى فرقه اى دينى باشد، لذا از هر وسيله اى، در آسيب زدن و بى اهميت ساختن آن، كوتاهى نخواهد شد. كتاب ارزشمند الكافى نيز از اين گروه از كتب است. اين كتاب، بسيار مورد تهاجم و حمله قرارگرفته است و نويسنده دانشور و گران قدرى چون ثامر هاشم حبيب العميدى، در دفاع از الكافى و پاسخگويى به شبهات و اشكالات وارد بر آن، دست به قلم برده و قسمتى از عمر خود را صرف تحقيق و تفحص در اين زمينه كرده است. ايشان قبل از دفاع عن الكافى، با بررسى در الكافى، كتاب الشيخ الكلينى البغدادى و كتابه الكافى ـ الفروع را تأليف كرده اند كه البته اين تأليف، محصول پايان نامه ايشان در دوره كارشناسى ارشد بوده است. ۱ ايشان با برخوردارى از اين پشتوانه علمى و پژوهشى در الكافى، دست به نگارش كتاب دفاع عن الكافى زده است. ما نيز در اين نوشتار، بر آنيم تا معناى توصيفى اى از اين كتاب، ارائه دهيم. كتاب دفاع عن الكافى در دو جلد نگارش يافته است كه جلد اوّل آن، ۷۶۸ صفحه و جلد دوم آن، ۷۸۹ صفحه است. جلد اوّل، شامل آشنايى مختصرى با الكافى و نويسنده اش و بحثى مقدماتى درباره امامت و خلافت است كه اين مبحث، حدود يكصدوهفتاد صفحه از كتاب را به خود اختصاص داده است. پس از آن، باب هاى كتاب شروع مى شود كه شامل دو باب است: باب اوّل آن، در چهار فصل و باب دوم، در سه فصل ـ كه شرح و توضيح فصول و ابواب، در ادامه خواهد آمد ـ. در ابتداى كتاب، العميدى، به بيان جايگاه كتاب الكافى در ميان شيعيان دوازده امامى مى پردازد و امتيازات ويژه الكافى را بر مى شمرد كه از آن جمله اند: برجستگى و شاخص بودن مؤلّف آن كه ضمن اين ويژگى، دوران غيبت صغرا و نوّاب اربعه را درك كرده است و اين، خود بيانگر فاصله زمانى كم با مصادر اوّليه روايات است. ويژگى ديگر، آن كه كتاب الكافى، اوّلين كتابى است كه در آن، روايات به اين گستردگى در كنار هم گرد آمده اند. اهتمام مؤلّف، به ذكر اسناد احاديث، از ديگر عوامل اهميت و اعتبار اين كتاب است. نويسنده، ويژگى بارز ديگر را استفاده فراوان از شواهد قرآنى، خصوصا در بخش اصول آن مى داند. در اين فصل، ستايش هاى بزرگان از الكافى و مؤلّف آن نيز ذكر شده است. نويسنده در ادامه مى گويد: بيان اين ويژگى ها نه به معناى صحّت همه احاديث در الكافى است و البته از انصاف هم به دور است كه به خاطر برخى از احاديث ضعيف در الكافى، آن را وسيله اى براى هجمه و طعن در كل كتاب، در دست گرفت. در ادامه، شرح حال مختصرى از زندگى ثقة الاسلام كلينى و اساتيد او ارائه مى دهد و سپس وارد مباحث مقدماتى، درباره امامت و خلافت مى شود. ابتدا به بررسى اصطلاحات امام، خلافت و خليفه مى پردازد و وجوب تعيين امام را مى آورد. در ادامه، ادلّه تعيين امام و صفات امام و وجوب شرط عصمت و تعريف عصمت را مطرح مى كند. در اين قسمت، دلايل عقلى بر عصمت امام را موضوع قرار مى دهد و سه «دليل عقلى» براى عصمت امام و چند آيه نيز به عنوان «دليل نقلى» ذكر مى كند كه از آن جمله است: آيه ۲۴ سوره يوسف، آيه ۱۲۴ سوره بقره، و آيه تطهير كه درباره اين آيه، اندكى بحث و بررسى كرده اند و ادّعايى كه شأن نزول آيه مذكور را در حقّ زنان پيامبر مى داند، پاسخ مى دهد. پس از آن، ادلّه نص و تعيين را شرح مى دهد كه ادلّه نقلى آن را به دو قسمت قرآن و سنّت تقسيم مى كند و براى هر كدام، شواهدى را ذكر مى كند. در ادامه، احاديث شريف «ثقلين»، «منزلت» و «دار» را به همراه دلالت هاى آنها بيان مى كند. بعد از آن، باب اوّل و فصل اوّل كتاب، با تحليلى بر انديشه مهدويت آغاز مى شود و اوّلين موضوع پس از تحليل مقدماتى، مستشرقان و مهدويت است. نويسنده در اين بخش، نظريات مستشرقانى چون: گلدزيهر و فلوتن را مطرح مى كند كه معتقد بوده اند پيدايش انديشه مهدويت، نتيجه ظلم عباسيان بر شيعيان است. در ادامه، نظر آن دسته از اهل سنّت را كه مهدويت را افسانه مى پندارند و مى گويند: «اسباب و پيدايش اين انديشه در سه گزينه زير خلاصه مى شود: يك. جهل و عقب ماندگى شديد مسلمانان؛ دو. تقليد كردن از يهود و نصارى؛ سه. فشارهاى سياسى و فقدان عدالت اجتماعى»، مطرح مى كند و به همه اين شبهه ها و ايرادات، پاسخ مى دهد. در فصل دوم، احتجاجات اهل سنّت در ردّ احاديث مهدويت را مطرح مى كند. آن احتجاجات، از اين قبيل است: ۱. تضعيف احاديث مهدويت توسط ابن خلدون؛ ۲. ناقد احاديث مهدويت بودن صحيحين؛ ۳. اختلاف و تعارض احاديث مهدويت. نويسنده به همه اين احتجاجات، پاسخ هايى بر اساس كتب روايى شيعه و اهل سنّت، عرضه مى دارد. دليل و خرده ديگر مستشرقان و اهل سنّت درباره مهدويت، عدم معقوليت احاديث مهدى عليه السلام است كه ثامر هاشم، اين شبهه را با طرح مسائلى چون تفاوت بين محال عقلى و محال عادى و ارائه نمونه هاى تاريخى دال بر امكان اين حقيقت، پاسخ مى دهد. در فصل سوم، مؤلّف، نام تعدادى از علما و دانشمندان اهل سنّت را كه قائل به تواتر احاديث مهدويت هستند، با ذكر منبع، آورده است. تا اين جاى كتاب، به كلّيت و اصل مهدويت وخدشه و ردّ آن از سوى عامه و مستشرقان پرداخته بود؛ ولى در آخرين فصل از اين باب، موضع گيرى هايى كه با محوريت مهدويت در الكافى است، مطرح مى شود و در صدد پاسخگويى و رفع ابهام بر مى آيد. از جمله ادعاهايى كه بر كتاب الكافى شده است آن كه: ضعف احاديث مهدويت، به كتاب هاى جَفر و الكافى مرتبط است. نويسنده با سيزده پاسخ قاطع، اين ادّعا را از بنيان رد مى كند و بطلان آنها را به خوبى اثبات مى كند. در ادامه، ادعاهايى چون: «تناقض در احاديث مهدويت در الكافى»، و بى اعتبار خواندن احاديثى چون «أنّ الأرض لا تخلو من حجّة» و«من مات ولم يعرف إمام زمانه...» و «حكم المهدى كحكم داوود» را ذكر مى كند و با استفاده از منابع شيعه و اهل سنّت و گزارش هاى تاريخى، به همه اين ادّعاها پاسخ هايى محكم مى دهد. نويسنده، با استفاده از چند روايت در برابر بهتانى كه به روايات مهدويت وارد مى كنند و مى گويند: «احاديثى كه در شأن امام مهدى عليه السلام در الكافى آمده، دين رسول خدا را از بين برده است و به دين يهود باز مى گردد». اين گونه پاسخ مى دهد: قائلان به اين عقيده، جاهل هستند؛ چرا كه نسخ، حكمى است كه بعد از منسوخ مى آيد، نه همراه آن واگر دو دليل با هم باشند، نسخى صورت نگرفته است. اسلام، چون بعد از يهود آمده است، پس اسلام، ناسخ آن است، نه يهوديت ناسخ اسلام آن. نويسنده، پاسخ منكران ولادت امام عليه السلام را با تقسيم بندى دلايل، به ادلّه قبل از ولادت امام و ادلّه بعد از ولادت امام و نقل هاى تاريخى اى كه شواهد خوبى براى ولادت امام هستند، با بحثى تقريبا جامع و مفصّل ادامه مى دهد وحتى از اعترافات اهل سنّت نيز يارى مى جويد. مبحث سرداب و انكار طول عمر امام مهدى (عج) و تمسخر كردن علامات ظهور و تفسير آيه ۳۳ سوره رعد، بخش پايانى باب اوّل در جلد اول كتاب دفاع عن الكافى است. باب دوم كتاب، اصل «تقيّه» است؛ اصلى كه شيعه را از نابودى و اضمحلال، نجات داده و به خاطر اهمّيت و اعتبار آن در حفظ و بقاى شيعه، در دوران هاى سخت و فشار و خفقان هاى شديد، مورد تهاجم قرار گرفته است، تا آن جا كه حتّى آن را مساوى «نفاق» مى دانند. به همين دليل، نويسنده كتاب، در ابتداى فصل اوّل در باب دوم، بحثى مفصّل درباره ارتباط تقيّه و نفاق دارند و تفاوت مهم نفاق و تقيّه را بدين صورت، مطرح مى كند: «نفاق، حالتى است با رضايت و اظهار ايمان در زبان و پنهان داشتن كفر و نفاق، كه اين حالت، بسيار نفرت انگيز است؛ ولى تقيّه، پايدارى بر حق و ايمان است، در حالى كه خلاف آن اظهار مى شود و اين اظهار، به خاطر پاسدارى از دين و جان و آبرو و مال است». موضوع فصل دوم، ائمّه و تقيّه است كه در آن، شبهات اين مسئله را يك به يك، با پاسخ هاى مستدل و منطقى، رد مى كند، مانند اين شبهه كه: «با توجّه به اين كه مذهب شيعه و ائمّه، تقيّه را جايز و بلكه واجب مى دانسته اند، پس حقيقت احكام و فتواى آنها دقيق و مشخص نيست؛ چرا كه ممكن است يك فتوا از سر تقيّه، صادر شده باشد و حقيقت آن فتوا، آن گونه كه گفته نباشد». شبهه ديگر آن كه: «شيعه و ائمّه آنها، تقيّه را مطرح كرده اند كه با آن، اختلافات و تناقضات ميان احاديث خود را توجيه كنند». در جواب اين اتّهام، ضمن دادن پاسخ هاى قرآنى و عقلى، به تحليل اختلافات در اقوال اهل بيت عليهم السلام پرداخته، اقسام اختلاف در كلام را ـ كه اختلاف تنوّعى و تضادى است ـ ذيل همين موضوع مطرح مى كند و اين اختلاف ها را در احاديث الكافى، به طور كامل نفى مى كند. در فصل سوم و آخرين فصل از آخرين باب جلد اوّل، به شرح و توضيح تعدادى از احاديث تقيّه مى پردازد كه از لابه لاى آنها حقّانيت و استوارى احاديث تقيّه، به اثبات مى رسد. در قسمت پايانى اين فصل، به بررسى احاديث «كتمان» مى پردازد كه اين فصل نيز به نوبه خود، از اهمّيت علمى بالايى برخوردار است.
نهاية التحقيق فيما جرى في أمر فدك للصديقة و الصديق بالنص و التوثيق
نویسنده:
محمدمهدي موسوي خرسان
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نهاية التحقيق فيما جرى في أمر فدك للصديقة و الصديق بالنص و التوثيق تالیف آیت الله سید محمد مهدی خرسان از مشاهیر نام آوری است که در زمینه های رجالی و تراثی نیز شهره بوده و آثار ارزشمندی را ارائه داده است. او که از شاگردان برجسته آیت عظام خویی، سید عبدالهادی شیرازی و سید محسن حکیم به شمار می رود از مشایخ اجازه نظیر آقا بزرگ تهرانی ، سید علی بهبهانی و سید عبدالاعلی سبزواری و نیز از علمایی از اهل سنت مانند شیخ حماد انصاری، شیخ محمد صالح قادری شامی و مجد الدین مویدی الیمانی ، اجازه نقل روایت و حدیث دارد. در این کتاب به سلسله اسناد خطبه فدکیه و وقایع پیرامون آن پرداخته شده است درعین آنکه به نصوص و توثیقات هریک از اسناد مربوط بدان نیز کاوش های دقیقی صورت گرفته است. این کتاب در چهار باب و به ترتیب در موضوعات مربوط به سیر تاریخی جنایات بشری، مباحث مربوط به «صدیقیة» در قالب صدیقیة حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها)، عایشه، أبی بکر و امیر المومنين (عليه السلام)، و در نهایت، بررسی مصادر خطب الزهراء (س) و توثيق نصوص آن، تنظیم شده است. در پایان این مجموعه نیز به نوع ادبیات مخالفان در استدلالات آنان اشاره شده و مورد نقض و ابرام قرار گرفته است.
تسمية أولاد الأئمة بأسماء الخلفاء
نویسنده:
علي شهرستاني؛ خلاصه کننده: سمیر کرماني
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق - کربلاء: دار الکفیل,
چکیده :
تسمية أولاد الأئمة بأسماء الخلفاء کتابی است مفصل که به بررسی شبهه نامگذاری فرزندان امامان به نام های خلفا پرداخته است. مولف، کتاب را به دو بخش اصلی تقسیم کرده است: در بخش اول در چند مقدمه به اسم گذاری میان عرب و در اسلام و همچنین دلایل تطابق اسامی فرزندان ائمه با خلفا اشاره شده است. وی به سیر تاریخی مسأله پرداخته و نقش افرادی از جمله معاویه را در “جنگ اسامی” تبیین می‌کند. وی در قسمت بعد به نامگذاری ها میان طالبیان با تاکید بر امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌پردازد. از نکات قابل توجه کتاب، روایتی است از قول حضرت امیر علیه السلام در مقاتل الطالبین که درباره فرزندشان عثمان فرمودند: او را به اسم برادرم عثمان بن مظعون نامیده ام. گزارشی که مولف از کتاب نقض آورده است هم قابل توجه است. عبدالجلیل به اتهام یکی از عالمان درباری در عصر ملکشاه و برکیارق اشاره می‌کند که مدعی شد، اینکه شیعیان اسامی فرزندان خود را به نام خلفا می‌گذارند برای این است که به بهانه فرزند خود به خلفا دشنام دهند!!!. این موجب اعتراض شیعیان بویژه در ری و قم و کاشان شد و علمای شیعه به دلیل این اعتراض، توصیه به ترک اسم گذاری به نام خلفا کردند.
إزاحة الوسوسة عن تقبيل الأعتاب المقدّسة
نویسنده:
عبدالله مامقاني؛ محقق: نزار نعمه حسن
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عراق - کربلاء: دار الوارث,
چکیده :
کتاب إزاحة الوسوسة عن تقبیل الأعتاب المقدسة، توسط عبدالله مامقانی به تحقیق نزار حسن به رشته تحریر در آمده است. در عصر حاضر نواصب و دشمنان اهل بیت (ع)، وساوس، شبهات و تشکیکاتی را در مقدسات اسلامی و عقیدتی ایجاد کرده اند. آنان سعی بر این دارند که با حجج و دلائل واهی و ضعیف خود افکار عوام الناس و افراد ضعیف النفس را مشوش نمایند تا با متزلزل نمودن مردم از راه حق و حقیقت به مقاصد شوم خود برسند. از جمله شبهات آنان زیارت مشاهد مشرفه ائمه معصومین (ع) و بوسیدن ضرائح و درب و دیوار اعتاب مقدسه ایشان می باشد. مؤلف در اثر حاضر سعی بر این دارد تا با دلائل متقن و براهین منطقی با این وسوسه ها و شبهات به مقابل پرداخته و این عمل را مستحب و جزئی از تعظیم شعائر الهی دانسته است. این کتاب شامل مقدمه و نُه مبحث می باشد. مباحث این کتاب عبارتند از: مطالبی پیرامون سجده کردن بر اعتاب، دلیل بر عدم جواز بوسیدن اعتاب و ضرائح، مناقشه در روایت مانع از بوسیدن اعتاب و ضرائح، توقف در این اخبار، ادله تقبیل، دلیل دم بر جائز نبودن تقبیل، دلیل سوم بر جائز نبودن تقبیل، رد دلیل سوم، دفع اشکال. مؤلف پس از بررسی سؤالاتی که از وی در رابطه با زیارت عتبات عالیات و بوسیدن ضرائح و در و دیوار مشاهده مشرفه توسط زوار صورت می گیرد شده و شبهات و وساوس که در این موضوع مطرح گردیده به پاسخگویی و نقد آن پرداخته و به رد این شبهات و وساوس می پردازد. و عمل تقبیل اعتاب مقدسه را تعظیم شعائر و اظهار حب و ارادت نسبت نسبت به امامان معصوم دانسته است.
استخراج المرام من استقصاء الإفحام للعلم الحجة آیة الله السید حامد حسین اللکهنوی، بحوث و ردود المجلد 1
نویسنده:
علي حسیني میلاني
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , خلاصه اثر
وضعیت نشر :
قم: الحقائق,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب استخراج المرام من استقصاء الإفحام تالیف آيت الله سید علی میلانی حفظه الله تعالی، تلخیص مطالب کتاب «استقصاء الإفحام» تالیف آية الله مجاهد و محقّق عظیم المنزلة شیعه سيّد میر حامد حسین نیشابوری لکهنوي ملقّب به صاحب عبقات الأنوار است. حضرت آيت الله سید علی حسینی میلانی حفظه الله تعالی می فرمایند: «کتاب استقصاء الإفحام را از ابتدا تا انتها مطالعه کردم، این کتاب را در بحث و تحقیق و متانت، قوت و دقت هم چون کتاب عبقات الأنوار یافتم هرچند شهرت عبقات را نیافته است». این کتاب در چهار باب و ملحقات و خاتمه تنظیم شده است. باب اول در جلد اول: مسائل اعتقادية. باب دوم و باب سوم در جلد دوم: تفسیر و مفسّرین و صحاح ستّه و اصحاب آنها. باب چهارم در جلد سوم: ائمه مذاهب اربعه.
عين العبرة في غبن العترة عليهم السلام
نویسنده:
احمد بن موسی ابن طاووس؛ محقق: محمود ارگاني حائری
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجمع الذخائر الاسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب عَینُ العِبْرَة فی غَبْنِ العِتْرَة کتابی است عربی که سید ابوالفضائل، احمد بن طاووس حلی، (متوفای ۶۷۳ ق) آن را در موضوع آیات وارده در فضائل اهل بیت(ع) و ردّ مخالفین نگاشته است. مؤلف در این اثر با تقیه سخن گفته و خود را عبدالله بن اسماعیل نامیده است. ابن طاووس، ابتدا آیه قرآن را ذکر نموده، سپس روایت ذیل آیه را به نقل از مأخذ آن نقل می‌کند. در بسیاری از موارد نیز، پس از نقل روایت، توضیحی ذکر کرده و در آن معنا و وجه استدلال به آیه و روایت را بیان می‌نماید. کتاب عین العبرة درباره آیات وارده در فضائل اهل‌بیت پیامبر(ص) و رد مخالفین آنان است. این اثر نوشته سید احمد بن طاووس حلی بوده و شاگردش ابن داوود حلی در رجال خود به آن تصریح کرده است. خوانساری می‌نویسد: کتاب عین العبرة، کتابی است در نوع خود کم نظیر و فوائد بزرگی در آن نهفته است. موضوع اصلی کتاب به گونه‌ای طراحی شده که اگر کسی تزلزلی در اعتقادات خود نسبت به اولویت امیر المؤمنین علی(ع) و اولاد طاهرین او داشته باشد، با یک بار مطالعه این کتاب شریف، نه تنها اعتقادی راسخ نسبت به افضلیت حضرت علی پیدا خواهد نمود، بلکه به درجه سقوط و رذالت طیف مقابل آن حضرت نیز پی خواهد برد. ابن طاووس ابتدا آیه قرآن را ذکر کرده، سپس روایت ذیل آیه را به نقل از منبع آن نقل می‌کند. در بسیاری از موارد نیز، پس از نقل روایت، توضیحی ذکر کرده و در آن معنا و وجه استدلال به آیه و روایت را بیان می‌نماید. در تمام این موارد، مطلب را با «قال عبد الله بن اسماعیل...» آغاز کرده است. سید، بیشترین حجم کتاب را اختصاص به آیاتی داده که در ردّ مخالفین است و با اثبات عدم صلاحیت دیگران برای خلافت، اولویت و تعین ائمه (ع) برای امر خلافت روشن می‌گردد. مؤلف خود را مقید می‌داند تنها از کسانی روایت نقل کند که نزد فریقین (شیعه و سنی) مورد اتهام نباشند. ایشان اساس کار خود را بر کتاب کشف البیان ابو اسحاق ثعلبی و الوسیط فی تفسیر القرآن واحدی نیشابوری قرار داده است و بجز مواردی اندک، روایات را از همین دو کتاب نقل کرده است. به گفته ابن طاووس، یکی از بزرگانِ علمای گذشته، آنچه از فضائل امیرالمؤمنین علی(ع) در آیات قرآن بدست آورده بود جمع کرده و کتابی تألیف نمود. او نیز، بر آن شد تا علاوه بر آن مطالب، آیات دیگر و روایات ذیل آن‌ها را جمع‌آوری نماید تا بدین وسیله، فضل و برتری سادات بر غیرشان بر همگان روشن گردد.
تدوين القرآن
نویسنده:
علي كوراني عاملي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دار القرآن الکریم,
چکیده :
«تدوین القرآن» تالیف علی کورانی، با اشاره به ادعای واهی دشمنان نسبت به مسلمانان بویژه شیعیان در اعتقاد به تحریف قرآن، سعی در پاسخ به این ادعا دارد. هدف اصلی این کتاب پرداختن به میزان صحت و سقم ادعای دوم یعنی اعتقاد شیعیان به تحریف قرآن است بدین جهت پس از بررسی اصل اتهام و پاسخ آن به مساله مهم سنت از دیدگاه خلفا و موضع‌گیری‌های سران این فرقه مسلمان در مورد احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم پرداخته است. در بخش سوم، تحریف قرآن از دیدگاه روایات اهل سنت، تدوین قرآن و مساله یهودیت و رابطه مسلمانان صدر اسلام مطرح و در خاتمه گوشه‌هایی از سخنان پیشوایان امامیه درباره قرآن مرور می شود. مولف پس از اشاره به اشکال گوناگون ادعای دشمنان مبنی بر تحریف قرآن، اساس اشکالات را پنج محور می‌داند: ۱. ادعای نقص قرآن ۲. ادعای افزوده شدن به قرآن ۳. ادعای تعدد متن اصلی قرآن و اینکه قرآن از طرف خداوند به یک وجه نازل نشده است ۴. ادعای نزول معنای قرآن یعنی آنچه نازل شده معنایی است که می‌توانیم برای آن الفاظ مختلفی قرار دهیم ۵. بعضی اساسا این مطلب را که آنچه نزد ما موجود است همان قرآن نازل شده از طرف خداوند است را انکار نموده‌اند. وی به نوعی دیگر از تحریف به نام «تحریف معنوی یا تاویلی» اشاره می کند. پس از آن به طرح مسائل اصل کتاب میپردازند که ریشه این نسبت ناروا به شیعیان را که از سوی عده‌ای از وهابی مسلکان وارد شده، حضور تفکر والای امامت در جامعه اسلامی که تهدیدی برای منافع دشمنانست دانسته و بعد از ارائه عقاید یکی از نویسندگان وهابی به نام « احسان ظهیر » می نویسد: بعضی از روایات شیعه تحریف و از طرفی علمای شیعه در مورد اصالت قرآن ادله زیادی دارند. شیخ صدوق، مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، طبری و صدها تن از بزرگان شیعه، همگی قائل به اعجاز و عدم تحریف قرآن هستند. مولف در جواب مستشکل که می گوید: «شیعه به دروغ مدعی عدم تحریف شده و در حقیقت تقیه می‌کند» می فرماید: تقیه روش عقلی، شرعی و مستند به قرآن بوده که شیعه هرگاه در اقلیت قرار می‌گرفتند با آن روش خود را از خطرات حفظ می نمودند و اگر کسی به دیده انصاف در روایات شیعه و سنی بنگرد، درمی یابد که اعتقاد شیعیان به حفظ قرآن از تحریف، بسیار قویتر از اهل سنت بوده و مطالبی در روایات اهل سنت هست که بهت آور و غیر قابل توجیه است. در ادامه به اعتقاد شیعه در امانت گران سنگ بودن قرآن و سنت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در بین مردم اشاره و با بررسی تاریخ اسلام، آغاز انحراف را عمل کردن برخلاف سنت با طرح شعار «حسبنا کتاب الله»، تثبیت موقعیت دیگران که توانستند جو عمومی را به نفع خود تغییر دهند میداند و پس از بیان اقدامات بعدی اینها در کنار گذاشتن قرآن تدوین شده علی علیه‌السّلام، وادار کردن علی و فاطمه علیهما السلام به تسلیم در برابر حکومت و سایر خیانتها، این وقایع را مضمون پیشگویی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم میداند که فرمودند: «نبینیم کسی بر تخت تکیه بزند و امر و نهی مرا بشنود و بگوید آن را در کتاب خدا پیدا نکردیم». ایشان پس از مردود دانستن علت ممانعت خلیفه اول و دوم از جمع آوری احادیث پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، احادیثی در جواز کتابت و نقل حدیث آورده و معتقدند انگیزه واقعی اینها جلوگیری از احیای نقش اهل بیت و افشاگری های سوابق کفار و منافقان بوده است. نگارنده معتقد است اگر کسی بخواهد در مورد معتقدان به تحریف کتاب الهی بررسی کند ابتدا باید به خود اهل سنت مراجعه کند بدین جهت روایاتی از خلیفه دوم نقل کرده که مبین عقاید او در تحریف قرآن است، اهل سنت معتقدند که خلفای سه گانه قرآن را در یک مجموعه مدون کرده‌اند. وی پس از بررسی جایگاه یهودیان در میان اعراب و ارتباط خلیفه دوم با یهودیان و علاقه او به شنیدن اخبار آنان، روحیات او را به گواهی تاریخ متاثر از یهودیان می داند. کعب الاخبار، بزرگ یهودیان یمن جایگاه خاصی نزد وی داشته است.
تدوين السنة الشريفة
نویسنده:
محمدرضا حسیني جلالي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مکتب الاعلام الاسلامی,
چکیده :
تدوين السنة الشريفة اثر سيد محمدرضا حسينى جلالى، پژوهشى است كه جواز و اباحه تدوين و كتابت روايات پيامبر(ص) و بررسى ادله مثبتين و منكرين آن از ابتدا تا انتهاى قرن اول هجرى را مورد بررسى قرار داده است. اين كتاب به زبان عربى به همراه مقدمه نويسنده به تاريخ 1412ق منتشر شده است. كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو بخش (قسم) تنظيم شده است. بخش اول مشتمل بر چهار فصل و يك خاتمه و بخش دوم مشتمل بر شش فصل، دو الحاقيه و يك خاتمه است. نويسنده در دو بخش كتاب، ابتدا به بيان ادله جواز و اباحه تدوين روايات پرداخته و سپس، دلايل مانعين را ذكر كرده و مورد بررسى و مناقشه قرار داده است. در مقدمه، به منظور بيان جايگاه روايات در اسلام، حديث، تالى قرآن و مصدر احكام اسلامى‌دانسته شده است. به اعتقاد نويسنده، مهمترين مباحث مطرح شده در مسأله تاريخ حديث، تاريخ تدوين آن يا به عبارت ديگر، مشخص كردن محدوده شروع تدوين حديث و اسباب و انگيزه‌هايى كه منجر به منع از تدوين آن در بعضى از فترات تاريخ در صدر اسلام گرديد، مى‌باشد. در مقدمه همچنين به اختلافات موجود پيرامون تحديد دقيق تاريخ تدوين حديث و مباحث كلى مطرح شده در كتاب، اشاره شده است. در بخش اول كتاب، به مسأله جواز تدوين روايات و اباحه آن از زمان پيامبر(ص) به بعد، پرداخته شده است. به اعتقاد نويسنده، مورد اتفاق علماست كه تدوين حديث در عصر پيامبر(ص) واقع شده و بسيارى از رواياتى كه در زمان آن‌حضرت كتابت شده، به اذن و تحت اشراف آن‌حضرت بوده است. وى در اين زمينه، ابتدا به بررسى اقوال علمايى همچون دكتر شيخ عبدالحليم محمود (از اساتيد سابق دانشگاه الازهر)، دكتر عتر و دكتر رفعت پرداخته و سپس، بنا بر اصل اباحه هر چيزى تا زمان اثبات خلاف آن، مسأله تدوين حديث در عصر نبوت را جايز دانسته است. نويسنده براى استدلال بر جواز تدوين حديث و اباحه آن، به چهار دليل تمسك كرده و هر يك از فصول اين بخش را، به يك دليل، اختصاص داده است. اين دلايل به ترتيب عبارتند از: الف) عرف عقلا و تقرير شرع بر آن: نويسنده پس از بيان و بررسى اقوال علما پيرامون عرفى بودن تدوين و كتابت علوم، به اين نكته اشاره دارد كه عقلاى بشر، بر اهميت و فضيلت كتابت و نوشتن مباحث و مطالب مهم و ارزشمند، اتفاق نظر داشته و آن را بهترين وسيله براى ضبط و انتقال افكار پيشينيان به آيندگان مى‌دانند. وى به منظور نشان دادن تأييد اين سيره و عرف توسط شرع مقدس، به بررسى آيات و روايتى پرداخته كه به كتابت و فضيلت آن، اشاره نموده‌اند. ب) سنت شريف نبوى: سنت به سه قسم تقرير، فعل و قول معصوم(ع) تقسيم مى‌شود و نويسنده بحث تدوين حديث را در هر سه قسم، بررسى كرده است: سنت تقريريه: در زمان پيامبر(ص) نويسندگانى همچون سعد بن ربيع خزرجى و بشير بن سعد بن ثعلبه وجود داشته و آن حضرت نيز از كتابت در مواردى همچون دعوت پادشاهان و ملوك آن عصر به اسلام، استفاده مى‌نمود. سنت فعليه: نويسنده برخى از امور را دال بر سنت فعلى پيامبر(ص) بر كتابت و تدوين روايات دانسته است كه عبارتند از: ادخال كتابت در امور سياسى نظامى از جمله آنكه يكى از شروط آزادى اسرا، تعلم كتابت و قرائت توسط آنان به مسلمانان بود؛ امر آن حضرت بر يادگيرى و تعليم خط و كتابت به بعضى از اصحاب از جمله عبدالله بن سعيد بن عاص؛ امر آن حضرت بر صحابه مبنى بر كتابت احاديث، اخبار مسلمانان و حوادث عصر نبوت مخصوصاً احكام شرعى و فرامين صادره؛ املاى پيامبر(ص) بر بعضى از صحابه و نوشتن احاديث و اقوال آن حضرت. سنت قوليه: نويسنده روايات وارده از پيامبر(ص) پيرامون كتابت و تدوين را به چهار قسمت زير تقسيم كرده و براى هر يك، نمونه‌هايى را ذكر كرده است: رواياتى كه در آن‌ها به كتابت و تقييد، تصريح شده است؛ احاديثى كه در آن‌ها، به كتابت و تقييد، اذن داده شده است؛ رواياتى كه متضمن لفظ كتابت و تصريفات آن بدون صيغه امر مى‌باشد؛ احاديثى كه متضمن ذكر ادوات كتابت مانند «الكتاب»، «الورق»، «القلم»، «الحبر»، «المداد» و «الخط» مى‌باشد. ج) اجماع اهل‌بيت(ع): نويسنده در اين فصل، ابتدا درباره ثبوت اجماع اهل‌بيت(ع) و حجيت آن بحث كرده است. وى حديث ثقلين را يكى از دلايل ثبوت حجيت اين اجماع دانسته و به نكاتى پيرامون اين روايت متواتر، اشاره كرده است از جمله آنكه: خطاب در اين حديث، متوجه تمامى امت مى‌باشد. حكم مذكور در روايت، مبنى بر رجوع به قرآن و عترت، واجب بوده و تخلف از آن، جايز نيست. اين حديث دلالت بر استمرار وجود اهل‌بيت(ع) تا روز قيامت در كنار و همراه با قرآن دارد. حديث، دلالت بر عصمت ثقلين و اعلميت آن بر جميع امت دارد. د) سيره صحابه، تابعين و ساير علماى مسلمين: نويسنده معتقد است تدوين علم و كتابت آن، جزء سيره مسلمين بوده و اگر بتوان ثابت نمود كه اين سيره، متصل به عهد نبوت مى‌باشد، مى‌توان حجيت جواز تدوين را به اين وسيله نيز اثبات نمود. در اين رابطه وى به بررسى چهار دوره زمانى زير پرداخته است: قرن دوم هجرى و پس از آن؛ عهد تابعين قبل از آغاز قرن دوم هجرى؛ دوران صحابه بعد از وفات پيامبر(ص) و عهد نبوت و حظور پيامبر(ص). خلاصه‌اى از مباحث و نتيجه‌گيرى مطالب عنوان شده، در انتهاى قسمت اول، تحت عنوان «خاتمه قسم اول» آمده است. در قسم دوم، در شش فصل، به بررسى ادله و توجيهات مانعين تدوين روايات پرداخته شده است. نويسنده معتقد است، تا قبل از به خلافت رسيدن ابوبكر، هيچ ذكر و اثرى از منع تدوين روايات وجود نداشته و اين مسئله، از آن زمان به بعد، باب گرديده است. هر يك از ادله مانعين، در يك فصل، بررسى شده است. مهمترين دليلى كه مانعين جواز تدوين روايت ذكر كرده‌اند، منع شرعى از كتابت حديث بوده و بدين‌منظور، روايات مرفوعه‌اى از پيامبر(ص) بر همين مضمون ذكر گرديده كه نويسنده به بررسى و مناقشه در سند و دلالت آن‌ها پرداخته است. ساير ادله مذكور، به ترتيب عبارتند از: ترس از اختلاط حديث با قرآن؛ ادعاى ترس از ترك قرآن و اشتغال به غير آن؛ بى‌نياز بودن از تدوين حديث با تكيه بر حافظه؛ عدم آشنايى محدثين به علم كتابت و موارد ديگر. موارد منع روايت حديث و توجيهات عامه براى اقدام خليفه دوم بر اين منع، به همراه آثارى كه پيرامون منع تدوين روايت نوشته شده، در انتهاى كتاب، به صورت ملحقات، آورده شده است. در پايان كتاب، خلاصه و نتيجه مطالب مطرح شده در قسمت دوم كتاب، آمده است.
وابتغوا إليه الوسيلة
نویسنده:
أحمد سلمان
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کتاب وابتغوا إلیه الوسیله توسط شیخ احمد سلمان به رشته تحریر در آمده است. از جمله مسایلی که ابن تیمیه و پیروانش با آن مخالف هستند مسأله توسل است و مرتکبین آن را در زمره شرک اکبر می نامند و هر کسی به غیر خدا توسل کند وی را از ملت اسلام خارج می دانند. نویسنده درصدد بیان این است که قاطبه ای از مسلمانان بر جواز توسل بلکه بر استحباب آن اتفاق دارند و وهابیت به بهانه شرک بودن توسل با اهل بیت و شیعه به مبارزه برخاسته اند. این کتاب شامل تعریف توسل و وسیله, توسل و وسیله در اسلام, تاریخ اختلاف, فتاوای منکرین توسل, ادله منکرین توسل, ادله مجوزین توسل, سیره سلف, مذهب مالکی, مذهب شافعی, مذهب حنفی, مذهب حنبلی, محاولات تحریف, روایات ائمه اهل بیت در توسل, همسه در گوش سلفیه می باشد. نویسنده در پایان می فرماید: هر کدام از توسل مسلمانان به نبی و امام یا ولی بر این اعتقاد نیست که آنان اربابی هستند غیر خدا و همچنین اعتقاد دارند که کلِ حاجات به دست خدای تعالی است و فاعل و رازق حقیقی اوست و انبیا و ائمه و اولیاء همه آنان واسطه بین عبد گنهکار و خدای تعالی است لذا خداوند در قرآن فرموده است که «وابتغوا إلیه الوسیله» یعنی انبیا و ائمه و اولیا و صالحین از جمله وسائلی است که در این آیه بدان اشاره شده است.
كامل البهائي المجلد 1
نویسنده:
حسن بن علي طبري؛ مترجم: محمد شعاع فاخر
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: المکتبة الحیدریة,
چکیده :
كامل البهائي تعریب کتاب «كامل بهائی» اثر عمادالدین طبری (متوفی 675ق) است که به قلم محمد شعاع فاخر، از فارسی به عربی ترجمه شده است. در ابتدای کتاب، دو مقدمه از مترجم و محدث قمی افزوده شده است. در مقدمه مترجم، ابتدا شرح حال مختصری از نویسنده ارائه و سپس، توضیح کوتاهی پیرامون کتاب ذکر شده است. مترجم به این نکته اشاره دارد که در اصل کتاب، با اشتباهات لغوی، تاریخی و حتی کلامی فراوانی مواجه شده و پس از تحقیق و تفحص بسیار، به تصحیح آن پرداخته است ازجمله اشکالاتی که مترجم به اصل فارسی کتاب گرفته، آن است که چرا کتاب مورد تحقیق صحیح قرار نگرفته و ناشر، به نسخه‌ای که در طبع بدان اعتماد نموده، اشاره نکرده است؟ در مقدمه دوم نیز شرح حال مختصری از مؤلف ارائه و به آثار او، اشاره شده است. مطالب اصل کتاب دو مجلد در یک جلد سامان گرفته؛ اما مترجم، آن‌را در دو جلد تنظیم کرده است. ازجمله ویژگی‌های این ترجمه، علاوه بر سعی مترجم بر حفظ اصل رعایت امانت در ترجمه و به‌کارگیری عبارات مناسب و تا حدی مسجع، شیوایی و رسایی متن است، به‌گونه‌ای که تا حد امکان، از واژه‌ها و عبارات ثقیل و سنگین در آن استفاده نشده است. به‌منظور آشنایی با نوع ترجمه و مقدار توانایی مترجم، بخشی از متن فارسی به همراه ترجمه عربی آن، نقل می‌شود: «باب یازدهم؛ برپایی سقیفه: چون رسول(ص) را دفن کردند و خبر مرگ او در دیار عرب فاش شد و رؤسا و امراء و فقرا و قبائل عرب روی به تعزیت رسول نهادند و روزبه‌روز می‌آمدند و بنوهاشم به عزا مشغول شدند، صحابه چنان مصلحت دیدند که فرصت نگهدارند و گفتند که کار خلافت به زودی بباید ساخت یمکن که اگر بنوهاشم از عزا فارغ شوند این کار بر ما تمام نشود». «الباب الحادی عشر؛ فی بناء السقیفه: و لمّا انتشر خبر وفاة النبيّ(ص) في الأطراف و الأكناف من ديار العرب، أقبل الرؤساء و الأمراء و قبال العرب للعزاء بوفاة النبيّ(ص) و صاروا يتقاطرون على المدينة يعزّون بني هاشم، و كانوا مشغولين بإقامة العزاء عليه، فاغتنم الصحابة انشغالهم بالعزاء فرصة و قالوا: إذا فرغوا من العزاء فإنّ الأمر لا يتمّ لنا حتما، و ينبغي أن نسارع إلى اهتبال الفرصة لئلّا تضيع من أيدينا»
  • تعداد رکورد ها : 1495